چند روز گذشته بود که با انتشار خبر حمایت فدریکا موگرینی از پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی (WTO)، بحث جهانی‌سازی در رسانه‌ها مطرح شد. در این رابطه مستند « #اقتصاد_شادی » (The Economy of Happiness) را معرفی می‌کنیم.

مستند «اقتصاد شادی» جهانی‌سازی اقتصاد را نقد می‌کند و پی‌آمدهای منفی اقتصادی و اجتماعی و زیست‌محیطی آن را برمی‌شمارد. «اقتصاد شادی» برخلاف بسیاری از مستندهای دیگر، جایگزینی برای این نسخه ارائه می‌دهد: محلی‌سازی اقتصاد.

کارگردانان: هلنا نوربرگ هاج(Helena-Norberg Hodge)، استیون گورلیک (Steven Gorelick) و جان پِیج(John Page)
مدت زمان: ۶۸ دقیقه
سال انتشار: ۲۰۱۱
سایت: localfutures.org
دریافت زیرنویس (زیرنویس آن را در اینترنت نمی‌یابید)
مشاهده با زیرنویس
دانلود با تورنت
تورنت چیست؟

گزارشی از این مستند:

مستند با تصاویری از روستای لاداک در تبت آغاز می‌شود. روستایی که از دنیا به‌دور بوده است؛ اما با پیوستن به دنیای مدرن، موج مشکلات آن را درمی‌نوردد: زباله و مشکلات محیط‌زیستی، فقر و شکاف طبقاتی، افسردگی و... .

سپس سرفصل جهانی‌سازی گشوده می‌شود و اینگونه تعریف می‌شود: مقررات زدایی از تجارت و سرمایه گذاری، در جهت ایجاد امکان فعالیت جهانی برای بنگاه‌های اقتصادی و بانک‌ها؛ یا برآمدن یک بازار جهانی تحت سیطره شرکت‌های بین‌المللی.

مستند نگاهش درباره جهانی‌سازی اینگونه بیان می‌کند:

جهانی‌سازی غالباً با همکاری‌های بین المللی، اتکاء متقابل و جامعه جهانی اشتباه گرفته می‌شود.
جهانی‌سازی قویترین نیروی عامل تغییرات در جهان امروز است، که نه تنها جوامع دور افتاده ای مانند لاداکی ها، بلکه تمامی جوامع سراسر سیاره زمین را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

به زعم برخی، جهانی‌سازی فعالیت‌های اقتصادی، بزرگ‌ترین امید ما برای آینده است؛ به خصوص راه حلی برای فقر در جهان؛ برای دیگران اما، عامل اساسی بسیاری از مشکلاتی است که امروزه با آن‌ها روبرو هستیم و تهدیدی مداوم.

مردم اغلب فکر می‌کنند جهانی‌سازی چیزی است که ما را به هم نزدیک‌تر می‌کند؛ ولی در اساس این یک فرآیند اقتصادی است که مربوط به مقررات‌زدایی است و معنی آن، آزاد گذاشتن بانک‌ها و بنگاه‌های اقتصادی بزرگ برای ورود به بازارهای محلی در سراسر دنیاست. تمرکز آن بر روی سود است، نه مردم.
اینکار ما را به هم نزدیک‌تر نمی‌سازد؛ برعکس به سوی رقابت و دسته بندی فزاینده هدایت می‌کند.

جهانی‌سازی توسعه سریع فرآیندی است که از حدود 500 سال پیش آغاز شد. در آن زمان اروپایی‌ها اکثر جهان را تسخیر کردند و تحت استعمار قرار دادند. آن‌ها اقتصادهای خوداتکا را از کار انداختند و مردمان آن‌ها را به بردگی گرفتند و وادارشان کردند تا در معادن، مزارع پنبه و چایکاری کار کنند.

در میانه قرن بیستم، استعمار جای خود را به شکل مستحکم تری از برده داری داد: بدهی!
به بند کشیده شده با به اصطلاح «محموله‌های امدادرسانی» و وام‌های فلج کننده، ملتی پس از ملت دیگر، هر چه عمیق‌تر در فقر فرو رفتند و این برای ابرشرکت ها و مؤسسات مالی، جانشینان اربابان استعماری، بدست آوردن پول، منابع و نیروی کار ارزان را آسان تر می‌کرد.

امروزه آن شرکت‌های بین‌المللی به اندازه‌ای بزرگ و قدرتمند شده‌اند که به صورت موثری دولت‌ها را کنترل می‌کنند، سیاست‌های اقتصادی را دیکته می‌کنند و دیدگاه‌های مردم را درباره مسائل جهانی شکل می‌دهند. همزمان فشار می‌آورند تا رشد اقتصاد جهانی از طریق تجارت جهانی، هم از نظر کالا و هم از نظر مالی، ادامه یابد.

برای رقابت کردن، ابرشرکت های عظیم همواره مقررات زدائی بیشتری را طلب می‌کنند و همچنان جهانی سازی بیشتر! این امری است که هم بر اکوسیستم و هم بر مردمان سراسر دنیا تاثیرات اساسی می‌گذارد.
سپس مستند، سرفصل دیگری را باز می‌کند و در آن از هشت حقیقت تلخ درباره جهانی‌سازی را به همراه علت‌ها و نشانه‌های آن بیان می‌کند.

محلی‌سازی اقتصاد، غذا، انژری و هویت
محلی سازی غالباً با انزواگرایی، حمایت از تولیدات داخلی و حذف تجارت اشتباه گرفته می‌شود. محلی سازی یک جایگزین دارای سیستم و بسیار گسترده برای سرمایه داری مبتنی بر ابرشرکت هاست، در اساس، این سیستم درباره کاهش مقیاس فعالیت‌های اقتصادی است، این به معنی حذف تجارت بین المللی یا تلاش برای دست یابی به نوعی خودکفایی مطلق نیست، بلکه به سادگی درباره ساختن یک سیستم اقتصادی قابل اعتمادتر و پایدارتر همراه با تولید نیازهایمان در فواصل نزدیک‌تر به خانه‌هایمان است.

در اقتصاد جهانی بازوهایی بلند در کارند ولی ما نمی‌توانیم در یابیم که دست‌ها به چه کاری مشغول‌اند، اما وقتی اقتصاد در مقیاس انسانی تری در حال کار است برای ما دیدن نتایج انتخاب‌هایمان بسیار ساده تر است، می‌توانیم تشخیص دهیم که آیا با مواد شیمیایی در حال آلوده کردن محیط زیست هستیم؟ و یا از کارگران بیگاری کشیده می‌شود، در نتیجه کسب و کار، بسیار بیشتر قابل اعتماد خواهد بود، کسب و کار جهانی ثروت هنگفتی را برای تعداد اندکی ایجاد می‌کند، ولی اکثریت بزرگ‌تر را در وضعیت بدتری رها می‌کند، در حالیکه اقتصادهای محلی می‌توانند از راه‌هایی ثروت تولید کنند که منصفانه تر و پایدارتر هستند.

جنبش‌هایی به راه افتاده برای محلی کردن نه تنها کسب و کار بلکه همچنین بانکداری و امور مالی، یکی از کارهایی که باید انجام دهیم این است که امور مالی را به جعبه خودش برگردانیم، دور شدن از کسب و کار جهانی، هیچ ربطی به دور شدن از دنیا، فاصله گرفتن از همکاری‌های بین المللی و مبادلات فرهنگی ندارد، با وجود مشکلات جهانی مان، بیش از هر زمان دیگری به همکاری جهانی نیازمندیم، ولی این بسیار متفاوت است از جهانی‌سازی اقتصاد.

غذای محلی
کشاورزی و تولید غذا حیطه ایست که نه تنها محلی سازی در آن مطلوب است، بلکه در واقع ضروری است، اگر فاصله بین تولید کننده و مصرف کننده را کوتاه کنید، هزینه‌های حمل و نقل غذا، انتشار آلودگی و وابستگی به نفت را کاهش می‌دهید؛ پولتان را مستقیماً به اقتصاد محلی برمی گردانید؛ جایی که به شدت به این پول نیازمند است، در اقتصاد محلی غذا مصرف کننده‌ها اغلب کمتر هزینه می‌کنند و در عین حال درآمد کشاورزان افزایش می‌یابد، در کنار این سیستم‌های غذایی محلی به صورت موثری به محیط زیست سود می‌رسانند.

مجموعه کاملی از جنبش‌های مربوط به غذا در حال ظهورند: بازارهای کشاورزی، تعاونی‌های مصرف کننده - تولید کننده، کشاورزی مورد حمایت اجتماعی، حیاط‌های مدرسه قابل برداشت خوراکی غذای آرام Slow Food (در مقابل فست‌فود)، کشاورزی پایدار و باغ‌های شهری.

معمولاً مناقشه ای به این صورت طرح می‌شود که اگر ما و غرب محلی سازی کنیم، جهان سوم را از یک بازار صادراتی مهم محروم خواهیم کرد، با این حال واقعیت بسیار متفاوت است، این ایده که کاهش فقر در جنوب وابسته به دسترسی بازارهای شمالی است، فرزند جهانی‌سازی است، ما منابع محدودی داریم؛ همانطور که زمین‌های محدود، منابع آب محدود و منابع انرژی محدودی داریم و اگر لازم باشد با استفاده از این زمین و آب و انرژی یک کاهوی اضافه برای خانه ای در بریتانیا تولید کنیم، می‌توانیم مطمئن باشیم که در حال دزدیدن از برنج گندم هندی‌ها هستیم؛ در حال دزدیدن از آب هندوستان هستیم، در واقع وضعیتی را ایجاد می‌کنیم که در آن به کشورهای جهان سوم و جنوب قحطی و خشکسالی صادر می‌کنیم.

طرفداران جهانی‌سازی استدلال می‌کنند که بر روی یک سیاره پرجمعیت تنها مزارع صنعتی در مقیاس بزرگ می‌تواند دنیا را سیر کنند، پژوهش ما نشان داده است که مزارع کوچک دارای تنوع زیستی که از ورودی‌های اکولوژیک استفاده می‌کنند، سه تا پنج برابر غذای بیشتری تولید می‌کنند؛ در مقایسه با تک کشتی‌های صنعتی.

انرژی محلی
ما نیاز داریم که به ریشه‌های بازگردیم تا ببینیم نیاز واقعیمان به انرژی به چه میزان است، آیا ما واقعاً به چیزهایی که فرهنگ مصرف گرایی به ما قالب می‌کند احتیاج داریم؟

هویت محلی، دانش محلی
وقتی محلی سازی می‌کنیم به فرزندانمان الگوهایی می‌دهیم و -به نظرم- استانداردی که می‌توانند با آن زندگی کنند؛ که به آن‌ها رسمیت می‌بخشد بدون اینکه نیاز داشته باشند به بیرون از فرهنگشان رجوع کنند تا الگوها و تصاویری برای تقلید کردن پیدا کنند، و به کیستی آن‌ها در جامعه رسمیت می‌بخشد؛ بدون اینکه نیاز داشته باشند به بیرون از فرهنگشان رجوع کنند.